داستان کیومرث در داستان شاهنامه و اینهنگ

ساخت وبلاگ

یکی از روزهای گرم تابستانی در میدان هفت خان مشهد، مدیر عامل اینهنگ (آلیسوم) به خاطر پر کردن اوقات فراغت کودکان، تصمیم گرفت به یک سفر جالب و ماجراجویانه برود. استفاده فعال و مفید از اوقات فراغت باعث افزایش انرژی، خلاقیت، اشتیاق و احساس مفید بودن می‌شود و به خاطر دور کردن حس ناخوشایند و آزاردهنده بی‌کاری اهمیت دارد. آلیسوم داشت شاهنامه را میخواند و درگیر داستان'>داستان‌های جذابی از پادشاهان و قهرمانان بود. داستان شاهنامه با کیومرث یا گیومرت شروع می شود. او اولین پادشاه شاهنامه است. بر طبق شاهنامه او که در کوه زندگی می کرده و سی سال بر ایران حکمرانی کرده است. کیومرث سعی می‌کرد با خوش‌رفتاری، مردم را در کنار هم جمع کند: چنین گفت کآیین تخت و کلاه کیومرث آورد و او بود شاه. چو آمد به برج حمل آفتاب جهان گشت با فرّ و آیین و آب.

مینیاتور کیومرث در شاهنامه
کیومرث شد بر جهان کدخدای
نخستین به کوه اندرون ساخت جای
سر بخت و تختش برآمد به کوه
پلنگینه پوشید خود با گروه
ازو اندر آمد همی پرورش
که پوشیدنی نو بد و نو خورش
به گیتی درون سال سی شاه بود
به خوبی چو خورشید بر گاه بود
همی تافت زو فر شاهنشهی
چو ماه دو هفته ز سرو سهی
دد و دام و هر جانور کش بدید
ز گیتی به نزدیک او آرمید
دوتا می‌شدندی بر تخت او
از آن بر شده فره و بخت او
به رسم نماز آمدندیش پیش
وزو برگرفتند آیین خویش
پسر بد مراورا یکی خوبروی
هنرمند و همچون پدر نامجوی
سیامک بدش نام و فرخنده بود

بعد از کیومرث بیشتر شاهنامه شناسان کیخسرو را پادشاه آرمانی شاهنامه می‌دانند. او نیز مانند رستم (شخصیت اصلی داستان) زاده امیزش ایرانی و تورانی (سیاوش با فرنگیس) است. کیخسرو بیشتر صفات پسندیده مطلوب را داشته و یار و یاور مردم زمان خود بوده است.
بعد از این دو پادشاه خوش آوازه، کیکاووس که با نام کاووس یا کاووس شاه نیز شناخته می‌شود را می‌توان مظهر بی‌خردی و بلندپروازی در شاهنامه لقب داد؛ پادشاهی که همیشه با خوش خیالی و سر پر باد تصمیم به برداشتن دو هندوانه با یک دست می‌گیرد و بدون آنکه در این کار موفق شود عده زیادی از اطرافیان خود را دچار مشکل می‌کند. در روایت‌های شاهنامه همواره دیگران هستند که باید چاره‌ای برای برون رفت از بحران‌های ایجاد شده توسط کیکاووس بیابند و ناکامی‌های او را جبران کنند. این ناکامی‌ها اغلب توسط رستم رفع و رجوع می‌شود تا به فاجعه ختم نگردد. ماجرای هفت خان رستم که به عنوان یکی از مشهورترین داستان‌های شاهنامه شناخته می‌شود پیامد یکی از همین ناکامی‌ها است. 
کیکاووس پس از نشستن بر تخت پادشاهی با حیله دیوی که خود را به هیبت رامشگری زیبارو در آورده بود، هوس حمله به مازندران کرد. با وجود آنکه افراد خردمند و دنیا دیده‌ای مانند زال پادشاه خوش خیال ایران را از انجام این کار برحذر داشتند، اما او با سپاه خود راهی مازندران شد تا اولین جنگ خود را تجربه کند. پس از خبردار شدن دیو سپید از حمله سپاه کیکاووس به مازندران ورق برگشت و شرایط به زیان سپاه ایران رقم خورد. او بلافاصله همراه با گروهی از دیوها به سپاه کیکاووس یورش برد و با ستاندن نور دیده‌هایشان آنها را به بند کشید. کیکاووس که در نبرد با دیوها شکست خورده بود برای زال پیغام فرستاد که پسر پهلوانش را برای کمک راهی مازندران کند. این ماجرا در نهایت به عبور رستم از هفت خان و کشته شدن دیو سپید به دست او انجامید و کیکاووس و یارانش نجات یافتند.
در همین هنگام یکباری یک ایده جدید به ذهن آلیسوم رسید. او تصمیم گرفته بود برای پر کردن اوقات تعطیلات تابستان، به جای رفتن به پارک علم و فناوری، خودش یک پروژه الکترونیکی جدید را آغاز کند. او قصد داشت مدارهای الکترونیکی را بررسی کند و یک دستگاه خنک کننده هوا بسازد تا گرمای بیش از حد تابستان را کاهش دهد. با استفاده از دانش خود در زمینه الکترونیک و مدارها، آلیسوم شروع به ساخت دستگاه خنک کننده کرد. او با استفاده از قطعات الکترونیکی مختلف و مهارت خود در تعمیرات، توانست یک دستگاه قدرتمند و کارآمد بسازد.
با اتمام پروژه، آلیسوم بر آن آمد که دستگاه خود را به پارک علم و فناوری ببرد و آن را به شرکتی که در آنجا مستقر بود بفروشد. اما با شنیدن قیمت پیشنهادی شرکت، آلیسوم از فروش منصرف شد. او متوجه شد که قیمتی که به او پیشنهاد شده برابر با قیمت یک ماشین بود. در نتیجه به جای فروختن دستگاه، او تصمیم گرفت آن را جای پارک آبشار روبروی مسجد مجتمع خودشان ببرد. او فکر کرد که دستگاه خنک کننده هوا میتواند به پر کردن اوقات فراغت کودکان و مردم در تابستان کمک کند و آنها را از گرمای بیش از حد تابستان نجات دهد. بچه ها طرز کار مدارهای الکترونیکی خنک کننده را یاد میگرفتند و اطراف آن بازی میکردند.
این قصه نشان می‌دهد که هرگاه که ما ایده‌های جدیدی داریم، باید به آنها اعتماد کنیم و در صورتی که قیمتی مناسب برای آنها پیشنهاد شود، بهتر است آن را به نفع دیگران استفاده کنیم تا خودمان.


غروب...
ما را در سایت غروب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aintelligent-karoon1 بازدید : 42 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1402 ساعت: 13:58